انقد از من فرار نکن ، تا کجا میخوای فرار کنی؟
حسرت تو رو گرفتار ، منو زخمی میکنه ، آه
آه اگه دستتو بگیرم و تا بی نهایت برم
جز تو کی رو دارم؟ ببین همه چی دارم
نپرس عشقت چقدره ، تا کجاست ، آه
اگه دنبالم بیای ، بریم تا لحظه مرگمون
دارم میسوزم حبیبم ، از تو فایده ای به من نمیرسه
اون طبیب رو بفرست ، تو دلم درمان نیست
ببین حالمو ، از عشق خیری به من نمیرسه
بفرست اون نویسنده رو ، حکمی تو چشمام نیست*
با مکث کردن ندو یار ، به سمت دیگران فرار نکن یار
آه حالی نمونده برام واسه زندگی کردن بی تو
دارم میسوزم حبیبم ، از تو فایده ای به من نمیرسه
اون طبیب رو بفرست ، تو دلم درمان نیست
انقد از من فرار نکن ، تا کجا میخوای فرار کنی؟
حسرت تو رو گرفتار ، منو زخمی میکنه ، آه
آه اگه دستتو بگیرم و تا بی نهایت برم
دارم میسوزم حبیبم ، از تو فایده ای به من نمیرسه
اون طبیب رو بفرست ، تو دلم درمان نیست
ببین حالمو ، از عشق خیری به من نمیرسه
بفرست اون نویسنده رو ، حکمی تو چشمام نیست
با مکث کردن ندو یار ، به سمت دیگران فرار نکن یار
آه حالی نمونده برام واسه زندگی کردن بی تو
دارم میسوزم حبیبم ، از تو فایده ای به من نمیرسه
اون طبیب رو بفرست ، تو دلم درمان نیست
ببین حالمو ، از عشق خیری به من نمیرسه
بفرست اون نویسنده رو ، حکمی تو چشمام نیست