جدایی بدون گریه نمیشه، خاطرات آروم نمیگیره
اونایی که میرن تو دل بازمانده ها باقی میمونن، عشق سربار عاشق نمیشه
ما اینجوری میدونیم و اینجوری زندگی میکنیم
اونم میدونه
اونم دوست داره
از هیچ چیزی نمیترسه و عمدا سربه سر عشق میذاره
بازم کار خودشو میکنه
مثل گل تازه، یکی یه دونه ی عزیزیه
مثل شیر مادر پاکه
زبونش مثل طوطی، جرعه جرعه باید خوردش
چشماش مثل دریا آبیه
این دل داره واسش پارتی بازی میکنه، مدام اطرافش میچرخه
دختر بچه ی لوسیه، هرکاری کنه به لج اون تحمل میکنه
آدمو سخت تو فکر فرو میبره
اونم از ته دلش میخواد
اونم نگرانه
ترسی نداره و عمدا سربه سر عشق میذاره
بازم کار خودشو میکنه
تو به خنده م نگاه نکن، بشنو و باور نکن
این قلب داغون شد، هزار تیکه شد
با هر نفسی که میکشم، با هر قدمی که برمیدارم
میگم ای کاش اینجا بود، کنارم بود
همش دردا رو تو دلم ریختم
منم حق دارم مثل آدم زندگی کنم
بهار دلم نابود شده
اگه تعمیری نداشته باشه اون روزه که دیگه بیچاره میشیم
هر روز ممکنه بارون بیاد، انسان ممکنه خطا کنه
اما اگه تکیه گاه همدیگه بشیم ممکنه خورشید طلوع کنه