عشق کجاست؟
عشق کجاست؟
از عشقم که نمیتونم بهت بگم،
ولی داستانم اینه
من قراره یه آهنگ عاشقانه بخونم
اونو فقط برای تو میخونم
با اینکه هزاران کیلومتر دورتر هستی،
اما احساس قویه
بیا پیشم عزیزم
منو منتظر نگه ندار
یه شب دیگه بدون تو، اینجا [بمونم]،
دیوونه میشم
هیچکس دیگهای نیست، هیچکس دیگهای نیست
هیچ عشق دیگهای نمیتونه جای تو رو بگیره
یا با زیبایی چهرت برابری کنه
من همچنان میخونم تا روزی که،
با ترانهی عاشقانهام از خود بیخودت کنم
با ترانهی عاشقانهام
با ترانهی عاشقانهام
کجاست عشق؟
کجاست عشق؟
الان کجا هستی عشق من؟
اینجا لازمت دارم که بغلم کنی.
تو گوشم که به شیرینی زمزمه کردی،
حس کن که قلبم [چطور] میطپه [به طپش میوفته]
باید تو رو تو آغوشم بگیرم
تو رو کنار خودم میخوام
بیا پیشم عزیزم
منو منتظر نگه ندار
اینجا یک شب دیگه بدون تو،
دیوانه میشم
هیچکس دیگهای نیست، هیچکس دیگهای نیست
هیچ عشق دیگهای نمیتونه جای تو رو بگیره
یا با زیبایی چهرت برابری کنه
من خواهم خواند تا اون روز که
با ترانهی عاشقانهام از خود بیخودت کنم
با ترانهی عاشقانهام
با ترانهی عاشقانهام
هیچکس نیست
(هیچکس دیگهای نیست)
هیچکس نیست
هیچکس نیست
به زیبایی خودت، دوستت دارم
(به زیبایی خودت، دوستت دارم)
بیا پیشم عزیزم
بیا پیشم عزیزم
بی تو، یه شب دیگه اینجا،
دیوانه میشم
هیچکس دیگهای نیست، هیچکس دیگهای نیست
هیچ عشق دیگهای نمیتونه جای تو رو بگیره
یا با زیبایی چهرت برابری کنه
من به آواز خوندن ادامه میدم تا روزی که
از خود بی خودت کنم
با ترانهی عاشقانهام، با ترانهی عاشقانهام،
با ترانهی عاشقانهام، با ترانهی عاشقانهام