وقتی نگات میکردم شعر نهفته دیدم
تو رو مثه گل سرخ تازه تازه دیدم
چو دانه های شبنم خنک مثه سحرگاه
صدف میشم به دورت ای مروارید دریا
آتش عشق رو چهرت سرخی لاله داره
همیشه از نگاهت مهربونی میباره
تو که رو منبر عشق به سجده گاه نشستی
پرستش یگانه خدای خود نشستی
برو از خودش بپرس از خوده خدا بپرس
برو از خودش بپرس از خوده خدا بپرس
که من چه قدر دوست دارم مثه خدا دوست دارم
قدر خودش دوست دارم دیوونه وار دوست دارم
عاشقونه دوست دارم قدر خدا دوست دارم
عشقه منو باور کن حرف منو باور کن
حقیقت صدای قلب من و باور کن
برای ابراز عشق اندازه ی نداشتم
اگر کردم جسارت من چاره ی نداشتم
برو از خودش بپرس از خوده خدا بپرس
برو از خودش بپرس از خوده خدا بپرس
برو از خودش بپرس از خوده خدا بپرس
که من چه قدر دوست دارم مثه خدا دوست دارم
قدر خودش دوست دارم دیوونه وار دوست دارم
عاشقونه دوست دارم قدر خدا دوست دارم
وقتی نگات میکردم شعر نهفته دیدم
تورو مثه گل سرخ تازه تازه دیدم
چو دانه های شبنم خنک مثل سحرگاه
صدف میشم به دورت ای مروارید دریا
آتش عشق رو چهرت سرخی لاله داره
همیشه از نگاهت مهربونی میباره
تو که رو منبر عشق به سجده گاه نشستی
پرستش یگانه خدای خود نشستی
برو از خودش بپرس از خوده خدا بپرس
برو از خودش بپرس از خوده خدا بپرس
که من چه قدر دوست دارم مثه خدا دوست دارم
قدر خودش دوست دارم دیوونه وار دوست دارم
عاشقونه دوست دارم قدر خدا دوست دارم
برو از خودش بپرس از خوده خدا بپرس
برو از خودش بپرس از خوده خدا بپرس
که من چه قدر دوست دارم مثه خدا دوست دارم
قدر خودش دوست دارم دیوونه وار دوست دارم
عاشقونه دوست دارم قدر خدا دوست دارم