Diable de temps [Persian translation]

ابلیس ِ زمان

می‌شمری ساعت‌های رو به آخر ِعمرم را

[ای] ابلیس ِ زمان

بی آن که کُنی‌َ‌م یک گُل

چون حس‌می‌کنم پیرشدن‌َم را

اینجا‌یند همه دوستانَ‌م

تا بجنگند با تو دیگر بار

ابلیس ِ ترس

سویَ‌م آری دست یخ‌زده‌ات را

[ای] ابلیس ِ ترس

دست‌هایی برای به بند کردنَ‌م

چون می‌کوشم به گریز

اینجا‌یند همه دوستانَ‌م

تا بجنگند با تو دیگر بار

ابلیس ِ مرگ

آمده‌ای که فرو‌کنی‌ ناخن‌های َ‌ت را

[ای] ابلیس ِ مرگ

در دل ِ قدری دیوانه‌ام

چون شوق پیدا می‌کنم به مرگ

اینجا‌یند همه دوستانَ‌م

تا بجنگند با تو دیگر بار

نه طوفان ِ دنیا

و همه جنگ‌افزارهایَ‌ش

نه سیم [و زرَ] ش

می‌اندازدم از پا

بپاخیزید برادران‌َم

بیایید با من

تا شکست دهیم دوزخ را

و خودکامه‌ فرمانروا‌یَ‌ش را