نمیدونم از کجا به ذهنم خطور کرد (اومد), در حالیکه 24 سال از اتفاقاتی که افتاد میگذره
احتمالاً (به گمونم) برای اینکه هیچ اثری از گذشته ناتمام نموند
ای, ای, ای, ای
ای, ای, ای, ای
روزی میرسه که عشق
مشتاق و بی قرارت میکنه
روزی میرسه که گذرت
به یه مکان غریب میفته
غم و اندوه رو از صفحه دلم محو کن
اون رو در امواج (عشق) رها کن
غم و اندوه رو از صفحه دلم محو کن
اون رو در امواج (عشق) رها کن
ای
اگر غم و اندوهت از گوشه و کنار رشد میکنه
اگر دریایی برای رفتن وجود نداره, اگه پیداش نکردی
غم و اندوه رو از صفحه دلم محو کن
اون رو در باران (عشق) رها کن
غم و اندوه رو از صفحه دلم محو کن
اون رو در باران (عشق) رها کن
غم و اندوه رو از صفحه دلم محو کن
اون رو در باران (عشق) رها کن
غم و اندوه رو از صفحه دلم محو کن
اون رو در باران (عشق) رها کن
ای
ای
اگر شب ها باعث بشن احساس تنهایی و دلتنگیم بیشتر بشه
اگر تاریکی از پنجره ها عبور کنه
غم و اندوه رو از صفحه دلم محو کن
اون رو در آسمان پر ستاره (عشق) رها کن
غم و اندوه رو از صفحه دلم محو کن
اون رو در باران (عشق) رها کن
غم و اندوه رو از صفحه دلم محو کن
اون رو در آسمان پر ستاره (عشق) رها کن
غم و اندوه رو از صفحه دلم محو کن
اون رو در باران (عشق) رها کن