دل نبند، دِ لعنتی
آدما رنگ عوض میکنن
سر هر هیچوپوچ میرن و راه رو کج میکنن
بین این آدما نمون
به هر طرف نگاه کنی نمیبینی آدم صافوساده
چه بشکنی چه بگذری، میبینی پشت سرت حرف زیاده
بین این آدما نمون، نه نمون، نه نمون
یه ساحلم، یه ساحلی طوفانی و بههمزده
شبیه اون پرندهای که آشیونه از دست بده
میخوام بشم مسافری که دل نمیده به هرکجا
میخوام برم، دور شم، هرجا که شد و ناکجا، ناکجا
هرچقدر سخت باشه پا میشم
من از این غصه رها میشم
دلمو دیگه سنگ میکنم، مثل یه آتیشم
با چش بسته پرواز میکنم
درای بسته رو باز میکنم
غرق آسمون میشم، ستارهها رو لمس میکنم
من سعی میکنم
یه ساحلم، یه ساحلی طوفانی و بههمزده
شبیه اون پرندهای که آشیونه از دست بده
میخوام بشم مسافری که دل نمیده به هرکجا
میخوام برم، دور شم، هرجا که شد و ناکجا، ناکجا