دوست داشتن و دوست نداشتن هیچ کدوم کارو درست نکردن
دیگه قلبم رو از جاش درآوردم
اومدن و نیومدن هم نتونست کارو درست کنه
[نمیدونی] چندین شب اشک ریختم از چشام
باری که رو [دوش] قلبمه، خیلی سنگینه و خواستم تحمل کنم ولی نشد
من تو خودم هم خواستم تنها زندگی کنم ولی نشد
سنگ صبور شدم ولی اینم برام درده خدایا
موندن و رفتن هر دوش سخته [چون] قلبم از من شاکیه
ساکت موندن و نموندن هیچ کدوم کارو درست نکردن
دیگه به قضا و قدر و سرنوشت حملهور شدم
قهر کردن و قهر نکردن هم [نتونست] کارو درست کنه
من کجای راهو اشتباه رفتم؟
باری که رو [دوش] قلبمه، خیلی سنگینه و خواستم تحمل کنم ولی نشد
من تو خودم هم خواستم تنها زندگی کنم ولی نشد
سنگ صبور شدم ولی اینم برام درده خدایا
موندن و رفتن هر دوش سخته [چون] قلبم از من شاکیه
عاشق شدم، نشد. عاشق نشدم، [بازم] نشد
اومدم، نشد. نیومدم [بازم] نشد
ساکت موندم، نشد. ساکت نموندم، [بازم] نشد
قهر کردم، نشد. قهر نکردم، [بازم] نشد