Das Beste [Persian translation]

aمن یک گنج پیدا کرده ام و اون تو هستی.اونقدر زیبا و پرارزش که با هیچ ثروتی نمیشه ان را خرید تو کنار من میخوابی و من میتونم تمام شب را به تو نگاه کنم نگاه کنم که چطور خوابیدی و چگونه نقس میکشی تا فردا صبح که ما بیدار میشویم.تو کاری کردی که نقس درسینه من حبس میشه. وقتی کنار من هستی هیچ ارزوی دیگری ندارم .اگرخطری برای تو باشه من حاضرهستم که برای تو بمیرم ازدست دادن تو چنان دنیای من را نابود خواهد کرد که نمیخواهم هرگز به اون فکر کنم. با تو همیشه زیبا خواهد بود اگرکه ما عشق را به هم هدیه کنیم. به من قدرت بده.شک رو بگیر از چشمان من. به من دروغ بگو من با ور خواهم کرد برای بیقراریهای من تو سفر بدون پایان هستی و من دنیای کوچکم رو در دستان محافظ تو قرار میدهم. تو بهترین چیزی هستی که برای من اتفاق افتاده ای. بهترین احساسی که داشته ام فراموش میکنم بقیه دنیارو اگر با من بمانی و من همیشه به تو خواهم گفت این بهترین چیزیست که به من داده ای.