Dame un beso [Persian translation]

اون لبخند کوچیکی که میاد

بدون دلیل و بدون توضیحی

این که تو یه زمان آروم خواهی داشت

زمانی که به عشق نیازمندم

این ها چیز ها هستن

و این زمان هایی ست که نگه می دارم

اون گل کوچیک توی مزرعه

من محبت و عشق فرستادم

بوسه ی شیرین تو با نامه ت

اونا بیشتر و بیشتر از اینکه من عشق تو ام می گن

این همه ی پرسش منه

من پیش ازین ها گنجم رو توو عشق تو داشتم

ترجیع بند:

یه بوسه بده بهم

عشقت رو با یه بوسه نشون بده

و اینو به همه مون یاد بده

همه چی توی قلب توئه

یه بوسه بده بهم

عشقت رو با یه بوسه نشون بده

و اینو به همه مون یاد بده

همه چی توی قلب توئه

اون گل کوچیک توی مزرعه

من محبت و عشق فرستادم

بوسه ی شیرین تو با نامه ت

اونا بیشتر و بیشتر از اینکه من عشق تو ام می گن

این همه ی پرسش منه

من پیش ازین ها گنجم رو توو عشق تو داشتم