شبها سخت
نوری ندارم
دروغی ندارم
دلتنگ تو شدم
هجاها(سخنان نیشدار)زیاد
حرفی برای گفتن ندارم
در جایی که خوابیدم
تورو خواب دیدم
حالا زمان قدم زدن در شهر
به تنهایی
به تنهایی
چی میشه اگه تو
در همان جا روبروی من در بیایی
روبروی من دربیایی
برگرد به طرف من،برای من در عشق بمون
به طور فزاینده،بیشتر
قلبم پراکنده میشه
به هر طرف
برگرد به طرف من،نکن،زور(تلاش)نکن
یکی رو از نو شناختن
بیهوره عادت کردن،ارزش دوست داشتن ندارد