من چه گناهی دارم عشقم
جز اینکه عاشق تو شدم
شبهای زیادی رو بدون اینکه
بتونم بخوابم گذروندم
شاید فکر میکنی دیوونه هستم
قبول دارم
اون درخشش چشماته عزیزم
که منو اذیت میکنه
و بخاطر زنگ زدنهای سحرم
سرزنش کردن قلبم
بخاطر هزاران کلمه نا امید کنندم
فکر نمیکنی که من هستم
منو ملامت نکن
من فقط یه عروسکم که نمیتونه احساساتشو کنترل کنه
منو ملامت نکن
من فقط یه مسافرم با سرنوشت خوشحال بودن در کنار تو
با تو عزیزم با تو
من به تو از دردهایم گفتهام
چند لیوان ران ( برند شراب )
کمی منو تسکین میدن عزیزم
اما نه مثل عشق تو
و بخاطر زنگ زدنهای سحرم
سرزنش کردن قلبم
بخاطر هزاران کلمه ناامید کنندم
فکر نمیکنی که من هستم
منو ملامت نکن
من فقط یه عروسکم که نمیتونه احساساتشو کنترل کنه
منو ملامت نکن
من فقط یه مسافرم با سرنوشت خوشحال بودن در کنار تو
با تو
منو ملامت نکن
من فقط یه عروسکم که نمیتونه احساساتشو کنترل کنه
منو ملامت نکن
من فقط یه مسافرم با سرنوشت خوشحال بودن در کنار تو
منو ملامت نکن
من فقط یه عروسکم که نمیتونه احساساتشو کنترل کنه
منو ملامت نکن
من فقط یه مسافرم با سرنوشت خوشحال بودن در کنار تو
منو ملامت نکن
با تو ' آره با تو
منو ملامت نکن