به هیچ عنوان نمیخواهم
عکس العمل حساب نشده ای داشته باشم؛
باید کمی بهتر برایم توضیح بدهی که
چطور با تو خداحافظی کنم
قلب سنگی من جرقه میزند، ـ
قلب شیشهای تو نسوز است
کاملا گیجم؛ نمیخواهم
خودم را راضی به خداحافظی کنم
می دانم که «عشق سابق» ـ
هیچ شانسی ندارد؛
ولی برای من
کمی «توضیح» بهتر میبود. ـ
به هیچ عنوان نمیخواهم
چشمانم را در معرض دید قرار دهم؛
از پشت دستمال کاغذی بهتر بلدم که
چطور با تو خداحافظی کنم
چطور با تو خداحافظی کنم
تو تحریم کردی
شبهای بیخوابیمان را
صبحهای آبی-خاکستریمان را؛
ولی برای من
کمی «توضیح» بهتر میبود ـ
به هیچ عنوان نمیخواهم
چشمانم را در معرض دید قرار دهم؛
از پشت دستمال کاغذی بهتر بلدم که
چطور با تو خداحافظی کنم
چطور با تو خداحافظی کنم