بعد از چند سال بودن در سرما میرم دوباره دریا رو ببینم
و طعم نمکی که روی لبهاته رو دوباره بچشم
باور کنی یا نه من با خودم میبرمت تا آسمون رو ببینی
تا زیر آفتاب برات آواز بخونم (au soleil : آهنگی از خود خواننده)
از ترس اینکه ناامیدت کنم
تویی که آینه منی
خودم رو آراسته میکنم
و توی تاریکی
فقط برای اینکه بهتر ببینمت
هزارتا شمع روشن میکنم
کاش میدونستی چقدر خوبه
اینکه میتونم دوباره ببینمت
میتونم باهات حرف بزنم میتونم لمست کنم
کاش میدونستی چقدر خوبه
اینکه میتونم دوباره ببینمت
میتونم بغلت کنم ، ببوسمت
بعد از چند سال دوری از تو اگر قلب هامون هنوز اون گرمای تنمون و
دستت که روی قلبم بود رو یادشون میاد
باور کنی یا نه ما میتونیم همه چیز رو از نو بسازیم
بدون اینکه به پشت سرمون نگاه کنیم
از ترس اینکه ناامیدت کنم
تویی که آینه منی
خودم رو آراسته میکنم
و توی تاریکی
فقط برای اینکه بهتر ببینمت
هزارتا شمع روشن میکنم
کاش میدونستی چقدر خوبه
اینکه میتونم دوباره ببینمت
میتونم باهات حرف بزنم میتونم لمست کنم
کاش میدونستی چقدر خوبه
اینکه میتونم دوباره ببینمت
میتونم بغلت کنم ، ببوسمت
کاش میدونستی چقدر خوبه
اینکه میتونم دوباره ببینمت
میتونم باهات حرف بزنم میتونم لمست کنم
کاش میدونستی چقدر خوبه
اینکه میتونم دوباره ببینمت
میتونم بغلت کنم ، ببوسمت
کاش میدونستی چقدر خوبه
اینکه میتونم دوباره ببینمت
میتونم باهات حرف بزنم میتونم لمست کنم
کاش میدونستی چقدر خوبه
اینکه میتونم دوباره ببینمت
میتونم بغلت کنم ، ببوسمت