سفید و سیاه
بیرون: شب، زوم شده روی جگوار
درست عین سینما
فوکوس روی منه
داستان های زیادی تعریف کرده ایم
بین « مرد جوان جاه طلب» و «یوزپلنگ»
اغلب به قدر کافی پیش پا افتاده بوده
ولی برای ناراحت کردن کافی بوده
کلوزآپ هایی از تصاویر تار هست
و حقیقت درست پنهان در پشت آن
چه میشه گفت
درباره مردی چون من؟
مردم هر چه دلشان می خواهد می گویند
من تغییر نخواهم کرد!
چند کلمه ای که می توانست سناریو را تغییر دهد
درست مثل سینما
فوکوس روی من است
شات های فشرده، موسیقی محیط
گاهی نظم فیلمبرداری بهم می خورد
نه گذشته ساده، نه گذشته پیچیده
من زندگیم را در به شکل غیرکامل صرف می کنم 1
زیر پروژکتورها
کمبود گرماست
شرایط سخت برای بازیگران
اما وقتی تنهایم روبروی آینه
پشت کلمات، پشت تصاویر،
ستارگان بیشتری هستند
و آنچه در درون می گذرد
حس فروتنی نامیده می شود
بهترین نقش یک مرد در چشم عام
شبیه نبودن به منتقدانش است
من، مثل همه هستم
خیلی مطمئن نیستم
ولی آرزوهایی برای آینده دارم
پروژکتورهای بیشتر، همه شان رنگی
که دروغگوها را به رویا پرداختن وادارد
پروژکتورهای بیشتر
بریدن موتور
خیلی خطرناک است
برای قلب
من روزی را دوست دارم...
تو سرانجام برگردی و با من از عشق بگویی
دوربین ها در جای خودشان باشند
و ما یخ میانمان را بشکنیم
چرا که اگر دوستت داشتم، از ته شب امریکایی خود 2
فوکوسم بیش از سینما
روی تو بود
خب، برای تو، برا من
باید کمدی را رها کنیم
و دست به کار نوشتن رمانی برای خود شویم
و برای تمام عمر
پس بیا،چشمانت را ببند
و روی صفحه پلک های بسته من
بی شک تو
چیزی خواهی دید
بازیگری دیگر در کار نیست
فوکوس روی توست...
1. 12. 2