Чужой [Chuzhoy] [Persian translation]

منو ببخش به خاطر همه چیز

به خاطر اینکه من نابینا هستم

و برای اینکه در اسمون

من خورشید نیستم و ماه هستم.

بخاطر اینکه راه به سوی من

نگاه تو و صدای تو است

به خاطر اینکه به من میگی

ببخش منو عزیزم من مال تو نیستم

(припев)

عشق من ای غریبه

من در خدمت تو هستم

بگذار در شب تاریک همانند سایه ای باشم

میخواهم رویایی تو باشم

نگاه تو و صدای و تو

چرا نمیخواهی با من باشی

خداوند صدای من را میشنود

و در جواب تکرار میکند"غریبه"

به نجوای من به ارامی گوش بده

چقدر تو به من احتیاج داری

مثل راهی هر مرحله

به نزدیکی تو برسم

میخوام بیدار شوم

در دستهای لطیف تو

و ببینم که چگونه اشعه خورشید

با لبانت بازی میکند