چشم من بیا منو یاری بکن
گونههام خشکیده شد، کاری بکن
غیر گریه مگه کاری میشه کرد
کاری از ما نمیاد، زاری بکن
اون که رفته دیگه هیچوقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه میخواد
هرچی دریا رو زمین داره خدا
با تموم ابرای آسمونا
کاشکی میداد همه رو به چشم من
تا چشام به حال من گریه کنن
اون که رفته دیگه هیچوقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه میخواد
قصهی گذشتههای خوب من
خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن
حالا باید سر رو زانوم بذارم
تا قیامت اشک حسرت ببارم
دل هیشکی مث من غم نداره
مث من غربت و ماتم نداره
حالا که گریه دوای دردمه
چرا چشمم اشکشو کم میاره
خورشید روشن ما رو دزدیدن
زیر اون ابرای سنگین کشیدن
همهجا رنگ سیاه ماتمه
فرصت موندنمون خیلی کمه
اون که رفته دیگه هیچوقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه میخواد
سرنوشت چشاش کوره، نمیبینه
زخم خنجرش میمونه تو سینه
لب بسته، سینهی غرق به خون
قصهی موندن آدم همینه
اون که رفته دیگه هیچوقت نمیاد
تا قیامت دل من گریه میخواد