چلهنشین تو شدم
نبض زمین تو شدم
مردهی بیدین همه
زنده به دین تو شدم
به ساعت مرگ غزل
تلخآبهای جای عسل
بر حلقهی نفرین شده
تنها نگین تو شدم
بیبال و بیپر در سفر
از هرچه سایه خستهتر
هر خط آخر پشت سر
تا اولین تو شدم
من بهترین تو شدم
ای حس از بر شدنی
ای خط به خط نوشتنی
در زنگ از خود رد شدن
صدآفرین تو شدم
به جرم بیستارگی
شب، همه شب، به سادگی
کشته شدم، زنده شدم
ستارهچین تو شدم
ای تو همیشه سفری
از همهام بیخبری
من که به کوچه میزدم
خانهنشین تو شدم
خانهنشین تو شدم
به ساعت مرگ غزل
تلخآبهای جای عسل
بر حلقهی نفرین شده
تنها نگین تو شدم
بیبال و بیپر در سفر
از هرچه سایه خستهتر
هر خط آخر پشت سر
تا اولین تو شدم
من بهترین تو شدم