چهل ساله یه کابوس
نمیزاره بخوابی
نمیزاره سحر شی
نمیزاره بتابی
چهل ساله که مردم
یه مردمان دیگه ان
چهل ساله بریدن
ولی هیچی نمیگن
یه جورای بدی سخته
یه جورای بدی تنهان
آهای تشنه ترین دریا
صداتو میشنویم ایران
آهای سالار افسانه
تو میتونی و پا میشی
به بغضت اعتقاد دارم
یه روز آخر رها میشی
یه جورای بدی درده
شبی شرمنده برگرده
یه مادری که چندساله
دیگه نون آوره، مرده
یه جورای بدی درده
ببینی حقتو خوردن
توی کوچه جلو چشمات
ببینی بچه ات رو بردن
یه جورای بدی سخته
یه جورای بدی تنهان
آهای تشنه ترین دریا
صداتو میشنویم ایران
آهای سالار افسانه
تو میتونی و پا میشی
به بغضت اعتقاد دارم
یه روز آخر رها میشی
چهل ساله یه کابوس
نمیزاره بخوابی
نمیزاره سحر شی
نمیزاره بتابی
چهل ساله که مردم
یه مردمان دیگه ان
چهل ساله بریدن
ولی هیچی نمیگن