هنوز نمي دانم كه منتظر چه مانده بودم
و زمان ديوانه وار مي گذشت
يك ميليون خيابان بن بست و
هر زماني انديشيدم كه درستش مي كنم
بنظر مي آمد كه زياد خوب نيست
پس خودم را آماده رويارويي كردم
اما نتوانستم به نتيجه برسم در مورد اينكه
ديگران چطور بايد به يك دغلباز نگاه كنند
من خيلي زود امتحانش كردم
تغييرات، عوض شو و با چيزهاي عجيب روبرو شو
تغييرات، نمي خواهد آدم ثروتمندي باشي
تغييرات، عوض شو و روبرو شو با فشارها
تغييرات، فقط بايد يك آدم ديگري بشوي
زمان ممكن است مرا عوض كند
اما نمي توانم منتظر زمان بمانم
مي بينم كه اندازه امواج تغيير مي كند
/اما هرگز جرياني پرشور، ناپايدار نخواهد ماند
پس روزها بر چشمهايم شناور شده
و اين بچه هايي كه آنها را ناديده مي گيري
همان هايي كه تلاش مي كنند براي تغيير دنياهاشان
به مشورت هاي تو نيازي ندارند
آنها كاملا از كاري كه مي كنند، اطلاع دارند
تغييرات، عوض شو و با چيزهاي عجيب روبرو شو
تغييرات، نمي خواهد آدم ثروتمندي باشي
تغييرات، عوض شو و روبرو شو با فشارها
تغييرات، فقط بايد يك آدم ديگري بشوي
زمان ممكن است مرا تغيير دهد
اما نمي توانم منتظر زمان بمانم
افسون عجيبي مرا سحر مي كند
تغييرات به شيوه اي كه در پيش گرفته ام، انچام مي شوند
تغييرات، عوض شو و روبرو شو با فشارها
تغييرات، مراقب باش تو، خواننده ي راك ان رول
تغييرات، خوشگله، خيلي زود پير مي شوي
زمان ممكن است مرا عوض كند
اما نمي توانم منتظر زمان بمانم
من كه گفتم زمان ممكن است مرا عوض كند
اما نمي توانم منتظر زمان بمانم