میشه یه دروغ دیگه بگی
نمیدونم چرا ؛ولی من باورشون میکنم ؛قبول میکنم
مثل یک آسمون متغیری/ابری و آفتابی میشی
پر از ابرهایی که رعد و برق میزنن و ناگهان میدرخشی
آفتاب پرست آفتاب پرستی آفتاب پرستی
تغییر رنگ میدی به میلیونها رنگ
آفتاب پرستی آفتاب پرستی آفتاب پرستی
با روح و قلبم به هزار روش بازی میکنی ؛
آفتاب پرست
آفتاب پرست
شاید قلبی نداری
قلبت یک حفره است ؛ سنگه ؛تو رو سرد کرده
مثل یک چاقو منو میبری
سپس مثل یک چراغ تو تاریکی ظاهر میشی
آفتاب پرست آفتاب پرستی آفتاب پرستی
تغییر رنگ میدی به میلیونها رنگ
آفتاب پرستی آفتاب پرستی آفتاب پرستی
با روح و قلبم به هزار روش بازی میکنی ؛
آفتاب پرست
آفتاب پرست
آفتاب پرست
آفتاب پرست
آفتاب پرست آفتاب پرستی آفتاب پرستی
تغییر رنگ میدی به میلیونها رنگ
آفتاب پرستی آفتاب پرستی آفتاب پرستی
با روح و قلبم به هزار روش بازی میکنی ؛
آفتاب پرست
آفتاب پرست
آفتاب پرست