یه اره برقی میبرم روی کاناپه
جاییکه تن تو رو برای مدتها توی آغوشم میگرفتم، برای مدتها
میام داخل خونه، چراغها خاموشن
کت تو توی کمد دیواری دم دره
قبلا بهت فکر نمیکردم
توی این خونه کلی اتاق هست، به همشون سرک میکشم
چه مرگم شده؟
باید یه راهی پیدا کنم تا حالم خوب بشه
شاید یه اره برقی ببرم روی کاناپه
جاییکه تن تو رو برای مدتها توی آغوشم میگرفتم، برای مدتها
میخوام این ظرفهای چینی لعنتی رو بشکنم
چون اینم یه یادگار دیگه است از رفتن تو، از رفتن تو
وقتی میرسم خونه، تلویزیون روشنه
توی لیوانم مشروبه، بهتره قوی باشه
بعضی شبها میخوام این فضا رو پر کنم
یه لباس تنگ و یه صورت خوشگل
مدام دارم چیزهایی رو پیدا میکنم که تو عمدا جا گذاشتی
برنامه ریزی کرده بودی؟ زمانبندی ات عالی بود
باید یه کاری کنم تا حالم خوب بشه
شاید یه اره برقی ببرم روی کاناپه
جاییکه تن تو رو برای مدتها توی آغوشم میگرفتم، برای مدتها
میخوام این ظرفهای چینی لعنتی رو بشکنم
چون اینم یه یادگار دیگه است از رفتن تو، از رفتن تو
ما داشتیم همه چیز رو ذره به ذره میساختیم
ولی حالا اینجا فقط یه خونه ماسه ایه
برای همین میخوام یه اره برقی بیارم روی کاناپه
جاییکه تن تو رو برای مدتها توی آغوشم میگرفتم، برای مدتها
اوه، میتونستم یه تابلو توی چمنها بذارم
ولی معنیش این بود که میخواستم بذارم تو بری
و من نمیخوام بذارم که تو بری
میتونستم یه تابلو توی چمنها نصب کنم
ولی معنیش این بود که میخواستم بذارم تو بری
و من نمیخوام بذارم که تو بری
میخوام یه اره برقی بیارم روی کاناپه
جاییکه تن تو رو برای مدتها توی آغوشم میگرفتم، برای مدتها
هر چیزی که ما رو به هم مرتبط میکنه رو میسوزونم
یه فندک میبرم روی تشک و ترتیبش رو میدم
ما داشتیم همه چیز رو آجر به آجر میساختیم
ولی حالا اینجا فقط یه خونه ماسه ایه، آره
برای همین یه اره برقی میبرم روی کاناپه
... جاییکه تن تو رو برای مدتها توی آغوشم میگرفتم، برای مدتها