خبر بد زود میرسن، گفته بودی باید فراموشت کنم
عکس ها و نامه هایی پیش من مونده رو خواسته بودی
عشق من نگران نباش دیگه جلوت سبز نمی شم
برای آخرین بار دارم برات مینویسم،خاطرات برای من کافیه
یادت نره که دنیا فانیه، جانی که خدا داده،میگیره
من چطوری فراموشت کنم تا جونم درنیومده
یادت نره که دنیا فانیه، جانی که خدا داده،میگیره
من چطوری فراموشت کنم تا جونم درنیومده
گل خشکیده ای بین نامه ها پیدا کردم
فقط همونو نگه میدارم اونو دیگه زیاد ندون برای من
سال ها عاشقانه کنار هم زندگی کرده بودیم
تمام اهنگ های غمگین تو رو به یادم میاره
یادت نره که دنیا فانیه، جانی که خدا داده،میگیره
من چطوری فراموشت کنم تا جونم درنیومده
یادت نره که دنیا فانیه، جانی که خدا داده،میگیره
من چطوری فراموشت کنم تا جونم درنیومده
دست و بالم شکسته،نه جایی دارم نه وطنی
راهم به غربت افتاده،مثل پرنده های آواره
درخت سرو من بلند شده، با این سرنوشت بخاطر تو کنار میام
اگر خدا اینطور نوشته خاک سیاه برای من کافیه
ادت نره که دنیا فانیه، جانی که خدا داده،میگیره
من چطوری فراموشت کنم تا جونم درنیومده
ادت نره که دنیا فانیه، جانی که خدا داده،میگیره
من چطوری فراموشت کنم تا جونم درنیومده