ای یار هدیه ی تو ، دردی در دل
آه باید مرگ باشد ، نه نامش عشق نیست
عشق ما را ترک کرد ، آه از دست چه برمی آید ؟
در سینه ی دردناکم قلبی از شیشه می باشد
حالا اگر برگردی هم این شکستگی ها ترمیم نخواهد شد
تو رفتی عطر تو بر بالشم مهمان ماند
از چشمانم باران های آشفته بارید
جدایی ؟ تو ؟ و شاید عشق؟
کدامشان سبب شد ؟
در سینه ی دردناکم قلبی از شیشه می باشد
حالا اگر برگردی هم این شکستگی ها ترمیم نخواهد شد
تو رفتی عطر تو بر بالشم مهمان ماند
از چشمانم باران های آشفته بارید
جدایی ؟ تو ؟ و شاید عشق؟
کدامشان سبب شد ؟