اگه ميخواي دروغ بگي لااقل كوچيك بگو،
شاید ديدي باور كردم
اگر دست غريبه ها رو دور بازوت ميندازی (ميخواي یار غريبه ها بشی) ميگم اين دیگه چه جور عشقيه؟
دانستن این که دوستت دارم و زندگيمو محو و خراب كردم
و از وجودم بخاطرت گذشتم هیچوقت نتونستی اینارو بفهمی
چجوري رفتنت و
تموم شدن تو رو باور نكردم
من هیچوقت نتونستم بخاطر اولین باری که تو رو دیدم خوشحال باشم
من عشق رو در عميق ترين جايي كه میدونستم دفن كردم...
هيچ كسي نميتونه پيداش كنه
دیگه تو و بقیه دیگه دلش رو ندارید که..
باعث بشید عشق رو دوباره تجربه کنم
اون دستات که بوسیدمش رو نگاه کردم آلوده غرور از دست یکی دیگه شده (بخاطر بودن با کس دیگه مغرور شدی)
اگر بگی یه بار دیگه به گذشته برگردیم و با هم باشیم
اسمش فقط یک "دوستی" میشه (دیگه نمیتونه عشق بشه....