این آخرین شب با توست
شاید هم این آخرین ابراز عشقمونه
بذار بدنت شعله ور شه
و اونی باش که حس می کنی . امشب ... امشب
منظورم اینه که تمام بازی ها رو بازی کنیم
و این وسوسه ای که تموم نمی شه رو پیدا کنیم
ششششش ... حرفی نزن و هیچ سوالی نپرس
و امشب رازهایم را کشف کن
زنجیرهاتو پاره کن و بیا
که عشقم با تو جاریه
چشماتو ببند
و بدون نفس در آسمان ها پرواز کنیم
شمارش معکوس شروع شد !
لحظه ی جدایی خیلی نزدیکه
بدنت رو رها کن که چنگ بزنه
هر لحظه به مزه اش می رسیم
بیا تا تموم باید ها و نباید ها رو حذف کنیم
و بیا تا جرعه جرعه عشق رو بنوشیم