موهای رنگیت وقتی به روحم می چرخه (با روحم بازی می کنه) به صورت تار تار
خفه میشم اما نیست راه چاره ای برای این، زود بیا
در بین دستانت گره کور (گره باز نشدنی) ، قلب باز (رام) نمیشه؟
جوابش در دردش متوقف میشه ، اما چشمام نگاه نمی کنه
هر مورد مبهمی (بغرنجی) یک طوفان میشه ، ردش (اثرش) می مونه
نتونستی اشک چشمام رو ببینی
نتوستی با پیراهنت پاک کنی
یا این ستم رو به روی دستات بگیر
یا اینکه من با درد خودم بسوزم
نتونستی بیاری ، نتونستی سیر (راضی) کنی
نتونستم تمام کنم، امان
بده این جان رو به خاطر شرافتت
زدم اما نتونستم بکشم
سیگارش دود میشه ، جانم از دردش خسته هست
کسی که با خودش دشمنه، چطور می تونه این گل رو دوست داشته باشه
در بین دستانت گره کور (گره باز نشدنی) ، قلب باز (رام) نمیشه؟
جوابش در دردش متوقف میشه ، اما چشمام نگاه نمی کنه
معلوم بودی، با گشتننت (جستجو کردن برای پیدا کردنت)، ردت (اثرت) از بین می رفت
نتونستی اشک چشمام رو ببینی
نتوستی با پیراهنت پاک کنی
یا این ستم رو به روی دستات بگیر
یا اینکه من با درد خودم بسوزم
نتونستی بیاری ، نتونستی سیر (راضی) کنی
نتونستم تمام کنم، امان
بده این جان رو به خاطر شرافتت
زدم اما نتونستم بکشم