جای گرمیه ولی اونجا توی خیابون،
جایی که انتظار قدمامون کشیده میشه،
چکمههایی که روشون خاک ستاره نشسته برق میزنن و میدرخشن.
اینجا چوپانا و صندلیای پشتیدار،
رویاهایی کورکننده زیر کره این آفتاب روشن قرار دارن.
ماشهای که دست نخورده موند وقتی که وقت مناسبش بود.
[کروس]:
علامت گروه خونیم روی آستینه.
نشون شماره سریالم روی آستینه.
الآن برام آرزوی موفقیت توی نبرد کن،
میگم/بگو1 حالا، میگم/بگو،
توی این دشت سبز نخواهم موند،
توی این دشت سبز نخواهم موند،
حالا برام آرزوی موفقیت کن،
میگم/بگو، میگم «موفق باش»
من میتونم به حسابش برسم ولی هرگز نمیخوام
یه موفقیت «به هر قیمتی» داشته باشم.
من هرگز نمیخوام سینه یک زمین خورده زیر پام باشه.
ترجیح میدادم/میدم اینجا با تو میموندم/بمونم،
صرفاً با تو بمونم.
ولی ستارهای که اون بالا توی آسموناس همچنان داره بهم آدرس رو میده. 2
[کروس]
1. خیلی مشخص نیست میگه بگو یا میگم2. ستاره بهم همچنان داره ندای ادامه مسیر/جنگ رو میده