آره
سعی میکردم بهت زنگ بزنم
به اندازه کافی تو خودم بودم
شاید تو بتونی عشقُ (دوست داشتن) بهم نشون بدی، شاید
دارم عادتای بدمو کنار میزارم
لازم نیست کار خاصی انجام بدی
فقط با یه تماس (لمس کردن) میتونی منو تحریک کنی، عزیزم
به اطراف نگاه میکنم و
شهر گناه (لاس وگاس) سرد و خالیه (اوه)
هیچکس دور و بر نیست که قضاوتم کنه (اوه)
نمیتونم به خوبی ببینم از وقتی رفتی
گفتم، اووه، من به خاطر نور چراغها کور شدم
نه، نمیتونم بخوابم تا لمس کردنتُ احساس کنم
گفتم، اووه، دارم تو شب (تاریکی) غرق میشم
اوه، وقتی من اینجوریم، تو کسی هستی که بهش اعتماد دارم
هی، هی، هی
وقتم داره تموم میشه
چون میتونم بالا اومدن نور خورشید رو تو آسمون ببینم
چون میتونم بالا اومدن نور خورشید رو تو آسمون ببینم
شهر سرد و خالیه (اوه)
هیچکس دور و بر نیست که قضاوتم کنه (اوه)
نمیتونم به خوبی ببینم از وقتی رفتی
گفتم، اووه، من به خاطر نور چراغها کور شدم
نه، نمیتونم بخوابم تا لمس کردنتُ احساس کنم
گفتم، اووه، دارم تو شب (تاریکی) غرق میشم
اوه، وقتی من اینجوریم، تو کسی هستی که بهش اعتماد دارم
من فقط برگشتم تا بهت بگم (برگشتم تا بهت بگم)
نمیتونستم پشت تلفن بگم (پشت تلفن بگم)
این دفعه نمیزارم از پیشم بری (اووه)
گفتم، اووه، من به خاطر نور چراغها کور شدم
نه، نمیتونم بخوابم تا لمس کردنتُ احساس کنم
هی، هی، هی
هی، هی، هی
گفتم، اووه، من به خاطر نور چراغها کور شدم
نه، نمیتونم بخوابم تا لمس کردنتُ احساس کنم