نتوانستم محبوبی پیدا کنم
که شریک غمم باشد
و به این زندان دلم
مانند خورشید بتابد
هر کجا که بروم
بیاید
فقط در صورت من
بخندد
با من زندگی کند و با من
بمیرد
نتوانستم محبوبی بیابم
کخ قدر و قیمت عشقم را بداند
آتشفشان درونم را
بتواند خاموش کند
مرا خوشحال ترین انسان
روزی زمین کند
نتوانستم محبوبی بیابم