من از غُل و زنجیر می ترسم
از آه بی تأثیر می ترسم
از اتفاق ظاهراً ساده
از اتفاقی که نیفتاده
می خندمو از خنده می ترسم
هر روز از آینده می ترسم
زیر بید بی مجنون میشینم
زیر شُر شُر بارون میشینم
فک می کنم شاید برگردی
با خودم میگم باید برگردی
خنجر واسه این سینه کافی نیست
عاشق کُشی رسم تلافی نیست
ای چشم از دیدن خلاصم کن
از چشم پوشیدن خلاصم کن
اینقدر گیجم که نمیدونم
باید تو رو از چی بترسونم
زیر بید بی مجنون میشینم
زیر شُر شُر بارون میشینم
فک می کنم شاید برگردی
با خودم میگم باید برگردی
زیر بید بی مجنون میشینم
زیر شُر شُر بارون میشینم
فک می کنم شاید برگردی
با خودم میگم باید برگردی
زیر بید بی مجنون میشینم
زیر شُر شُر بارون میشینم
فک می کنم شاید برگردی
با خودم میگم باید برگردی