بنت أكابر [Bent Akaber] [Persian translation]

با من دشمنی میکنه و با غرور رفتار میکنه و یک دنده هست و صبر نداره

با اینکه از خانواده و تبار بزرگان هستم و در میان مردمم الگو هستم

خدایا چقدر چهره و راه و روشش جذابه، مردم از اسم او آهنگ ها میخوانند

مثل گلی که قبل از فصلش بدون آبیاری و کشت در میاد

آه پدر، زیبایی او داستان بلندیست، همچون شراب انگوری که تشنه ای از آن مینوشد

و من تشنه بودم،من قلبم را دنبال کردم در حالیکه چشمانم را بسته بودم و به او رسیدم

با آن که یکی نیستیم، ولی طالع او در تقدیرم هست

چون مرا رها نکرد به مردمش شکایت کردم ولی آن ها اهمیتی ندادند

او بسیار خودخواه است این برایم سخت است

انگار نمیداند من کیستم و خانواده ام به اندازه ی صد ها خانواده است

همه ی عالم من و دختر اصیلی میدونن از خانواده ی اعیان

ولی الان خسته ام چون به خاطر اون انگاری ناراحتی صد تا خانواده رو تحمل کردم