وقتی که بارون میبارید، میاومدم
سرم به زیر افتاده بود
بیکار بودم و اینو میدونستی
بیچاره بودم و اینو میدونستی
ولی بازم منو اونقدر دوست داشتی
اما بعدش...
از من سلام برسون
به اون معشوقهی ناز
اسیری که از اسارتش
به یه نفر گفت
هیچ وقت نمیتونم فراموش کنم
حتما ما روزهای تلخ هم داشتیم
وقتی ازشون بهت میگفتم
چشمامو میبوسیدی
میگفتی این روزها میرن
اما بعدش...
از من سلام برسون
به اون معشوقه ناز
اسیری که از اسارتش
به یه نفر گفت
هیچ وقت نمیتونم فراموش کنم.