نابود شدم ، از هم پاشیدم
این باید فاجعه و بلا باشه اسمش
از دور گمان میکنی که خوشبختی نصیب منه
اگه از ناراحتی بمیرم تو عین خیالتم نیست و تار موت تکون نمیخوره
من کجا اشتباه کردم؟
اینو کی میتونه بفهمه؟
من نمیدونم (بلد نیستم)
شبا جدا از تو نمیخوابم
تو سختی قرار میگیرم اما پل های پشت سرمو خراب نمیکنم
تو به من یاد بده ، بدون عشق خندیدن رو
من بلد نیستم که بی تو عاشق بودن رو
من نمیدونم (نمیتونم)
شبا جدا از تو نمیخوابم
تو سختی قرار میگیرم اما پل های پشت سرمو خراب نمیکنم
تو به من یاد بده ، بدون عشق خندیدن رو
من بلد نیستم که بی تو عاشق بودن رو
نابود شدم ، از هم پاشیدم
این باید فاجعه و بلا باشه اسمش
از دور گمان میکنی که خوشبختی نصیب منه
اگه از ناراحتی بمیرم تو عین خیالتم نیست و تار موت تکون نمیخوره
من کجا اشتباه کردم؟
اینو کی میتونه بفهمه؟
من نمیدونم
شبا جدا از تو نمیخوابم
تو سختی قرار میگیرم اما پل های پشت سرمو خراب نمیکنم
تو به من یاد بده ، بدون عشق خندیدن رو
من بلد نیستم که بی تو عاشق بودن رو
من نمیدونم
شبا جدا از تو نمیخوابم
تو سختی قرار میگیرم اما پل های پشت سرمو خراب نمیکنم
تو به من یاد بده ، بدون عشق خندیدن رو
من بلد نیستم که بی تو عاشق بودن رو
من نمیدونم
شبا جدا از تو نمیخوابم
تو سختی قرار میگیرم اما پل های پشت سرمو خراب نمیکنم
تو به من یاد بده ، بدون عشق خندیدن رو
من بلد نیستم که بی تو عاشق بودن رو