زندگی داره منو تحت فشار قرار میده ، داره صبرمو امتحان میکنه
شوخی هایی که (زندگی) میکنه دیگه قدیمی شده ، همش برمیگرده اولش (تکرارش میکنه)
گاهاََ میتونه خیلی غیر قابل تحمل باشه سوال هایی که میپرسه (امتحانهایی که میکنه)
بخشی از یه چیزایی رو برمیداره میبره
[اونوقت] حال و هوا خراب میشه
من گاهاََ دلم میخواد برم به دور دستها
دلم میخواد از این اقلیم فرار کنم ، [نمیدونم] شایدم دلم میخواد از خودم فرار کنم
من گاهاََ دلم میخواد برم به دور دستها
دلم میخواد از این اقلیم فرار کنم ، [نمیدونم] شایدم دلم میخواد از خودم فرار کنم