نگاهم رو که به زمینه، بالا میارم
تا چشمان غمگین و پر اشک تو رو ببینم
تو نگاهت رو ازم می دزدی
و می بینم که چیزی رو داری ازم پنهان می کنی
دستت رو می گیرم اما سرده
دستت رو دوباره می کشی
و من کنجکاو می شم که چی توی سرته
و بعد تو می گی که یه اشتباه احمقانه مرتکب شدی
شروع به لرزش می کنی و صدات دورگه میشه
بهم می گی سیگار های روی پیشخوان مال دوستهات نیست
و مال رفیق من بوده
و من حس می کنم رنگ از صورتم می پره
و دوستم گفت
" میدونم عاشقشی، اما دیگه تموم شده، رفیق
مهم نیست، تلفن رو بذار کنار
رها کردن و دور شدن هیچ وقت آسون نیست، ولش کن
همه چی درست میشه"
من هنوز به پیام هایی که بهم فرستادی نگاه می کنم
و می دونم که درست نیست، ولی داره می ره روی مخم
و چیزهایی که پاک شدن دیگه رفتن، مثل سال گذشته
و وقتی که صورتت رو لمس کردم، می تونستم بگم که دیگه من رو نمیخوای و زندگیت رو از سر گرفتی
اما مشکل این نیست که دیروز بوسیدیش
(مشکل) این احساسه که بهم خیانت شده، این احساس که نمی تونم ازش خودم رو خلاص کنم
و هرچیزی که می دونم بهم می گه، باید جدا بشم و راه خودم رو برم
اما..من فقط میخوام بمونم
و دوستم گفت
" میدونم عاشقشی، اما دیگه تموم شده، رفیق
مهم نیست، تلفن رو بذار کنار
رها کردن و دور شدن هیچ وقت آسون نیست، ولش کن
همه چی درست میشه
یه مدت قراره درد بکشی
پس تا ته سر بکش، بیا امشب رو فراموش کنیم
یکی دیگه رو پیدا می کنی، و مشکلی برات پیش نمیاد
ولش کن"
اما هیچ چیز مثل زمان، گذشته رو درمان نمی کنه
و نمی تونن بدزدن
عشقی رو که به دنیا اومدی تا پیدا کنی
اما هیچ چیز مثل زمان، گذشته رو درمان نمی کنه
و نمی تونن بدزدن
عشقی رو که به دنیا اومدی تا پیدا کنی
" میدونم عاشقشی، اما دیگه تموم شده، رفیق
مهم نیست، تلفن رو بذار کنار
رها کردن و دور شدن هیچ وقت آسون نیست، ولش کن
همه چی درست میشه
یه مدت قراره درد بکشی
پس تا ته سر بکش، بیا امشب رو فراموش کنیم
یکی دیگه رو پیدا می کنی، و مشکلی برات پیش نمیاد
ولش کن"
همه چی درست می شه
درست میشه
درست میشه
درست میشه
درست میشه