سرتو انداختی پایین, یعنی غمگینی
و گونه های رنگ پریده
بیخواب شدی
مثل سایه ای از گذشته خود
فقط مثل روحی پریشان در خیابان ها پرسه میزنی
و هر شب در زیر پنجره اون زن هستی
تا بتونه تو رو ببینه
میدونم عاشقانه دوستش داری
و او [زن] چشم های زیبایی داره
اما تو هنوز جوونی
و میتونه دوباره عاشق بشی
و بنواز,بنواز موسیقی تو
بامبیینوی کوجولوی من
موسیقی تو بسیار زیباتر است از
تمام آسمان ایتالیا
و آواز بخون. بخون با صدای تاثیر گذارت [١- توضیح این خط در آخر متن]
بامبیینوی کوجولوی من
میتونی هر چقدر بخواهی اواز بخوانی
اون [زن] هیچ وقت تو را جدی نخواهد گرفت
با موهای بلوند خود
صورتت مثل فرشته ها است [جوان و ساده و معصوم]
بهتره فوتبال بازی کنی
مثل بقیه پسر ها
تو میتونی مثل مرد های بالغ سیگار بکشی
میتونی وقتی به اون [زن] نگاه میکنی باسنتو تکون بدی [مثل مرد های بالغ راه بری, بقول خودمون جاهلی راه بری]
میتونی کلاه خودتو تا کوشت پایین بکشی
اما هیچ کدام تو را مسن تر از این که هستی نشان نخواهند داد
عشق و حسادت دو تا بازی هستند که مناسب بچه ها نیستند
وقتی مسن تر شدی به اندازه کافی وقت داری که درد و رنج بکشی
میدونم عاشقانه دوستش داری
و او [زن] چشم های زیبایی داره
اما تو هنوز جوونی
و میتونه دوباره عاشق بشی
و بنواز,بنواز موسیقی تو
بامبیینوی کوجولوی من
موسیقی تو بسیار زیباتر است از
تمام آسمان ایتالیا
و آواز بخون. بخون با صدای تاثیر گذارت [توضیح این خط در آخر متن]
بامبیینوی کوجولوی من
میتونی هر چقدر بخواهی اواز بخوانی
اون [زن] هیچ وقت تو را جدی نخواهد گرفت
با موهای بلوند خود
صورتت مثل فرشته ها است [جوان و ساده و معصوم]
بهتره فوتبال بازی کنی
مثل بقیه پسر ها