.
پیراهن سفید الان قرمزه، بینی لعنتیم (خونیم)
خوابیدی روی انگشتهای سست پات
دزدکی اینور و انور میری انگار کسی نمیدونه
فکر میکنی خیلی خلافکاری
زخمهای روی هر دو زانوم برای تو
نگو متشکرم یا خواهش میکنم
من کاری که بخوام رو میکنم وقتی بخوام
روحم؟ خیلی کلبی مسلکه
پس تو یه مرد سرسختی
مردی که خشنش رو دوست داره
مردی که سیر نمیشه
مردی که سینهاش همیشه کلی باد داره
من اون ناجورهام
اون که مامانت رو غمگین میکنه
اون که دوستدخترت رو دق میده
اون که ممکنه مخ بابات رو بزنه
من آدم بدهام، زارت
من آدم بدهام
خوشم میاد وقتی کنترل رو بدست میگیری
حتی اگه بدونی که صاحب من نیستی
بهت اجازه میدم نقش بازی کنی
من حیوونت میشم
مامانم دوست داره باهام آواز بخونه
ولی این ترانه رو نمیخونه
اگه کل متنش رو بخونه
برای مردهایی که میشناسم احساس تاسف میکنه
پس تو یه مرد سرسختی
مردی که خشنش رو دوست داره
مردی که سیر نمیشه
مردی که سینهاش همیشه کلی باد داره
من اون ناجورهام
اون که مامانت رو غمگین میکنه
اون که دوستدخترت رو دق میده
اون که ممکنه مخ بابات رو بزنه
من آدم بدهام، زارت
من آدم بدهام، زارت
من فقط توی بد بودن خوبم، بد بودن
خوشم مییاد وقتی دیوونه میشی
گمونم خیلی خوشحالم از اینکه تو تنهایی
گفتی اون از من میترسه؟
منظورم اینه که من نمیدونم توی ذهن اون چی میگذره
اما شاید به خاطر اینه که عطر تو رو میزنم
من یه آدم بد ام
من یه آدم بد ام
آدم بد، آدم بد
من بد ام