Baby [Persian translation]

برای این لحظه،با چشم های بسته دعا کردم

کاری میکنم قبولم کنی،قلب عاشقم رو،به ارومی

امروز تنها شانس منه،اولین قدم رو برمیدارم

بهت قول میدم،لیاقتت رو داشته باشم

همونطور که امید داشتم،با خوشحالی

اولین قدم رو به سمت ارزوهامون برمیدارم

چرا چشم هام نمیبینه

چرا قلبم اینقدر سریع میزنه؟

نفس کم میارم،ولی این لحظات خیلی باارزشه،فراموش نکن

در اغاز،آرزوهای تو،حرف های تو،ظریف تر از اشک بودن

شیرین تر از عصاره ی بهشتی

اره،تو عزیزم،عزیزم،عزیزمی

بهت قول میدم،هیچگاه نمی ایستم

و فقط به تو نگاه میکنم

برای این لحظه،با چشم های بسته دعا کردم

خیلی وقته که منتظر این روز هستم

امروز تنها شانس منه،اولین قدم رو برمیدارم

میدونم خیلی آسون نیست

بهمون اندازه که همدیگه رو ندیدیم از هم دور شدیم

اون قیافه ی عجیب منو ناراحت میکنه

چرا چشم هام نمیبینه

چرا قلبم اینقدر سریع میزنه؟

نفس کم میارم،ولی این لحظات خیلی باارزشه،فراموش نکن

در اغاز،ارزوهای تو،حرف های تو،اون تابستون لطیف

روشن تر از جنوب بهشت بودن

اره، اره،تو عزیزم،عزیزم،عزیزمی

بهت قول میدم،هیچگاه نمی ایستم

و فقط به تو نگاه میکنم

میدونم کارهای احمقانه ای میکنم

قبل ها اینطوری نبودم،اشنا شدن با تو باعث این رفتاره

اولین قدم رو برمیدارم

دنبالم بیا دختر،بیا نزدیکتر

حالا دیگه فقط به تو نگاه میکنم،به بهشت خودم

در اغاز،آرزوهای تو،حرف های تو،ظریف تر از اشک بودن

شیرین تر از عصاره ی بهشتی

اره،تو عزیزم،عزیزم،عزیزمی

عاشقت شدم،در اعماق قلبم

فقط تو،همه چیزمن،بهشت من

عزیزم عزیزم عزیزم

تو هم به من قول بده که فقط به من نگاه میکنی

فقط عاشق من باش