حرف دارد چشمهایَت
عشق دارد قلبَت
گرم میکند
بگیرم به آغوش
بگذار بخوابَم به چشمانَت
دوست دارم خوابیدن را
بِبرَم به جایی
به دنیایی آرام
بی اَحدی در آن
بیاموزم عشقَت را
از همان دم ِ دیدنَت
در دست تو بود زندگیَم
عشقَم، ببرَم با خودَت1
همهٔ عشقَم از آنَت
گوشَش به تو است قلبَم
دوستَت دارد و میگوید
که نمیخواهد عشقی جز عشقَت
عشقَم، گر بپرسی از قلبَم
گویدَت از آن تو است
و از آنَت باقی میماند تا ابد
عشقَم، ببرَم با خودَت
همهٔ عشقَم از آنَت
گوشَش به تو است قلبَم
دوستَت دارد و میگوید
که نمیخواهد عشقی جز عشقَت
عشقَم، گر بپرسی از قلبَم
گویدَت از آن تو است
و از آنَت باقی میماند تا ابد
حرف دارد چشمهایَت
عشق دارد قلبَت
گرم میکند
بگیرم به آغوش
بگذار بخوابَم به چشمانَت
دوست دارم خوابیدن را
ببریم به جایی
به دنیایی آرام
بی اَحدی در آن
بیاموزم عشقَت را
از همان دم ِ دیدنَت
در دست تو بود زندگیَم
عشقَم، ببرَم با خودَت1
همهٔ عشقَم از آنَت
گوشَش به تو است قلبَم
دوستَت دارد و میگوید
که نمیخواهد عشقی جز عشقَت
عشقَم، گر بپرسی از قلبَم
گویدَت از آن تو است
و از آنَت باقی میماند تا ابد
عشقَم، ببرَم با خودَت
همهٔ عشقَم از آنَت
گوشَش به تو است قلبَم
دوستَت دارد و میگوید
که نمیخواهد عشقی جز عشقَت
عشقَم، گر بپرسی از قلبَم
گویدَت از آن تو است
و از آنَت باقی میماند تا ابد
1. a. b. صدا اوج میگیرد