بهخدا تنگ است دلم تنگ است دلم تنگ است دلم
بهخدا تنگ است دلم تنگ است دلم تنگ است دلم
نه او آتش میگیرد، نه او آتش میگیرد
نه ز غم آب میشود
مگر از سنگ است دلم، سنگ است دلم، سنگ است دلم؟
پسِ آن چشم سیاه، پسِ آن رنگ لبان
پسِ یکرنگی تو، پسِ آن سادگیها
بهخدا تنگ است دلم، تنگ است دلم، تنگ است دلم
بهخدا تنگ است دلم، تنگ است دلم، تنگ است دلم
پسِ پنهان دیدنت، پسِ طرز سخنت
ای گل تازه و تر، پسِ عطر بدنت
بهخدا تنگ است دلم، تنگ است دلم، تنگ است دلم
بهخدا تنگ است دلم، تنگ است دلم، تنگ است دلم
پسِ آن طرز نگاهت، پسِ آن ناز و ادایت
پسِ گفتار خوشت، پسِ آهنگ صدایت
بهخدا تنگ است دلم، تنگ است دلم، تنگ است دلم
بهخدا تنگ است دلم، تنگ است دلم، تنگ است دلم
نه او آتش میگیرد، نه او آتش میگیرد
نه ز غم آب میشود
مگر از سنگ است دلم، سنگ است دلم، سنگ است دلم؟
بهخدا تنگ است دلم، تنگ است دلم، تنگ است دلم
مگر از سنگ است دلم، سنگ است دلم، سنگ است دلم؟
بهخدا تنگ است دلم، تنگ است دلم، تنگ است دلم