یک بار دیگر به جز دوست داشتن تو
نتوانستم کاری امروز انجام دهم
تلفنام مدام زنگ میخورد
ولش کن! اصلا نگاهاش نکردم
نه روزنامه خواندم و نه به اخبار گوش دادم
هر گونه فکر مضری را امروز برای ذهنام ممنوع کردم
چه تعداد بوسه بین ما بوده است؟! هرگز پی نخواهی برد
امروز حساب کردم که چقدر از زمانی که عاشقات شدم گذشته
دقیقا سه ماه و یک روز از دیشب
میتوانم بزرگترین عاشق دنیا باشم
میتوانم به اندازهیِ صدها و هزاران سال در سینهیِ تو جاودان شوم
لیلا، مجنون، فرهاد، و آسلی را
شاید نشناسم اما
میتوانم بغداد را با دو چشم بسته پیدا کنم (اشاره به سختترین کار دنیا)