مرا ببوس ... و بوسهبارانم کن
آنگونه که گویی امشب
آخرین مجال است
ببوس و بوسهبارانام کن
که ترسم از دست دادنت را ...
آن هنگامه ی از دست دادنت را
عزیزترینم
اگر که از برم بروی
هر رویای کوچکی پر میگشاید
و زندگی مرا در این میان با خود میبرد... هستیم نیست میگردد
مرا ببوس و بوسه بارانم کن ...
عاشقم باش تا همیشه ... همه ی رویاهایم را با وجودت محقق گردان
می خواهم تو را در برم داشته باشم
تا خود را در چشمانت به نظاره بنشینم
و تو را در کنار خود ببینم؛
چه کسی می انگاشت که تورا چنین نزدیک دربرگیرم
که نجوا با تو را چنین میستایم
مرا ببوس و بوسه بارانم کن
آنگونه که گویی امشب
آخرین فرصت مان است
مرا ببوس و بوسه بارانم کن
مرا تا همیشه دوست داشته باش و رویاهایم را به واقعیت تبدیل کن
مرا ببوس و بوسه بارانم کن
مرا تا همیشه دوست داشته باش و رویاهایم را به واقعیت تبدیل کن
که ترسم از دست دادنت را ...
آن هنگامه ی از دست دادنت را...