مرا ببوس ، و بوسه بارانم کن
انگار که امشب
آخرین فرصت است
مرا ببوس ، و بوسه بارانم کن
از آن ترسانم که پس از این
تو را از دست بدهم
مرا ببوس ، و بوسه بارانم کن
انگار که امشب
آخرین فرصت است
مرا ببوس ، و بوسه بارانم کن
از آن ترسانم که پس از این
تو را از دست بدهم
می خواهم تو را در برم داشته باشم
تا خودم را در چشمانت به نظاره بنشینم
و تو را در کنار خود ببینم
انگار کنم که گویی فردا
در دور دست ها خواهم بود
فرسنگ ها دور از تو
مرا ببوس ، و بوسه بارانم کن
انگار که امشب
آخرین فرصت است
مرا ببوس ، و بوسه بارانم کن
از آن ترسانم که پس از این
تو را از دست بدهم
مرا ببوس ، و بوسه بارانم کن
انگار که امشب
آخرین فرصت است
از آن ترسانم که پس از این
تو را از دست بدهم