current location : Lyricf.com
/
Songs
/
از چی بگم [Az chizi begam] lyrics
از چی بگم [Az chizi begam] lyrics
turnover time:2024-11-15 23:39:27
از چی بگم [Az chizi begam] lyrics

میگی بازم کنار همدیگه واژه بچین ؟ راجب چی ؟ باشه بشین

چشاتو باز کن ، یه لحظه ماله من باش ، یه لحظه بیا توی حس و حال من باش

پس میکروفونو به دست من تو بده بگم ،از این زمونه و از دلی که تکه تکه است

هر اهنگه منم مساویه ذکر یه درد ، جز اینم ندارم یه فکر بهتر

از جومونگی بگم که شده سنبل رشادت ، ایران براش شده مثل صندوق تجارت

پس هنرمنده وطن الان کجاست ؟ نیست ؟ اون تو زیرزمین میخونه ، چونکه مجاز نیست !

از چی بگم برات ؟ انتظار داری جه چیزی از جیب من دراد ؟

به جز کاغذ سفیده پاره ، خوب آره رفیق ، حرف توشه ، ولی با خودکار سفید

توام مثل منی ، توام کم درد نداری ، درد اصلیت اینکه تو همدرد نداری

من کسی نیستم با این زخما دردم بگیره ، ولی این اشکها رو کی میخواد گردن بگیره ؟

از چی بگم خدا ؟ از این بنده های خسته ؟ از این همه درد تموم دنده هام شکسته

خنده هامو نبین ، این خنده هام یه چسبه رو لبم ، این منم با یه رد پای خسته

از چی بگم ، بگو از یه روح زخمی ، که باید یک تنه بره تو قلب کوه سختی

از روزایی که خط خوردن توی تقویم ، خبر میدن از یه اجتماع رو به تخریب

از چی بگم ؟ از بچه های پایین شهر ؟ که غذا واسه خوردن دارن ماهی یه شب ؟

اونکه تنها دلیل خوابش به عشق فرداست ، تنها پاتوق عشق و حالش بهشت زهراست

یا که بگم از اون رفقای کاخ نشین ، که هستن تو واردات کالای ساخت چین

تو به من اینو بگو ، من از چی بگم خوب ؟ ما گفتیمو تموم درد ها ریشه کن شد ؟

از چی بگم برات ؟ شاید قصه دوست داری ، مثل قصه ی اون همکلاسیان روستایی

اگه قصه تلخه ، گناه واقعیت ، داستان نرگس و گلهای باغ میهن

که نشستن با صد چرا و افسوس کاشکی ، یه بخاری جای چراغ نفسوز داشتی ...

چراغ افتاد و توی کلاس گُر گرفت ، آتشی که پوست بچه ها رو مثل گرگ گرفت

یه طفل معصوم با داد و فریاد گفت : زود بدویین سمت در ، ولی درم قفل بود

چشام خشک شد ، یکم بهم اشک بده ایزد ، این بچه ها با کدوم دست مشق بنویسن ؟

کودکی مُرد ، در راه کلاسی که سوخت و منتظره یه جراح پلاستیکه !

یاس نمیخواد ته قصه رو هرگز ببنده ، چون باز دلش میخواد که نرگس بخنده !

از چی بگم ؟ صبح نشده غروب زد ، تو قلب بچه های مدرسه ی درود زن ...

غصه نخور ، صدام بشنو از زیر خونت ، من صداتو به گوش همه میرسونم

از چی بگم ؟ دلی که فقط اسمش دله یا عمری که نصفش اشکه ، نصفش گِله ؟

یا از روح توی زندون که جسمش وله ؟ آدم مجبور که با شرایط وفقش بده !

از چی بگم ، بگو از یه روح زخمی ، که باید یک تنه بره تو قلب کوه سختی

ولی قصم به خدا ، قصم به روح تختی ، که من بدون ترس میرم به سوی تقدیر

خیلی خشنِ زندگی ولی خوصله کردم ، تو فَشن زندگی من یه مُدل دردم

ولی دفتر گذشته هامو ذره ذره کردم

اومدم جلو که پی درد سر بگردم

از چی بگم

از چی بگم ؟

Comments
Welcome to Lyricf comments! Please keep conversations courteous and on-topic. To fosterproductive and respectful conversations, you may see comments from our Community Managers.
Sign up to post
Sort by