جدایی سخته جدایی
درد قابل التیامی نیست، عشقم
شب های سرد غربت
تقدیر منه، رو پیشونیم نوشته شده
اُووووف اُووووف
اگه این وسط عشق نبود
اُووووف اُووووف
باور کن اینجا نمیموندم
تنهایی سخته،تنهایی
تحملش کار هر دلاوری نیست
تو شبای خلوت غربت
به گرمی تن یار حسرت میخورم
هر خداحافظی ظلمی به اون هست
حسرت به جانش تلاوت میکنه
میدونه که مجبوره
قلب تحمل میکنه
میگه من از این دیار رفتنی ام
قبل اینکه تموم بشم و ضرری وارد کنم
قلب نمیتونه
جراتشو نداره
عشق رو باید لمش کرد، گلم
معشوق بودن، تفاهم میخواد
عشق معشوق رو کنارش میخواد
عشق گاهی باید به زبون بیاد
از زبون به قلب جاری شدن میخواد
یار سراغمو بگیر، تا گاهی صداتو بشنوم
وگرنه این جدایی ها واسه همیشه غیر قابل التیام میشه
ترجمه از حسینی