میخوای بگی چی رو بگو
هرچی میخواد بشه ، بشه :)
حق با تواِه ، تو حق داری
ببخش کجا بودیم ؟
به هر حال بی خیال
چه قدر آخه تو شیرینی
خیلی شیرینی
مثله ستاره بارونی
جاری کردی روی محله
زرین زرین چهرهات را
غم شرکت کرده با شادی
روایت اینه یک کوچ[روایتیست از کوچی]
ایستاده پریشان چشمم به راهت [نگاه پریشانم در عقبت میآمد]
من خیسم تو زلالی
میرقصند[در نوسانند] گلهای لباست آهسته
صدات صدا نیست، (ای)مبارک
از مقامی به مقامی دیگر
پیچیده به سَر ایستاده نغمهای رایگان را[آهنگی رایگان را در جانم به جریان انداخته ]
عایشه عایشه به خونه ما بیا
به خونه ما بیا
حسودی کنن همسایه ها
تَرَک بردارن بشکنن [بترکن]
عایشه عایشه به خونه ما بیا
به خونه ما بیا
حسودی کنن همسایه ها
تَرَک بردارن بشکنن ، عایشه !