آواز فاصله
ای عشق خوب من
تا لحظه ی مردن
تعبیر خواب عشق
در صبح میلادی
با قلب معصومت
عشقو به من دادی
در فصل پاييز عشق
ای همصدای من
در غربت موندن
شب قصه های تو
روح شکستن بود
عشق شریف تو
از خود گسستن بود
با من باش تا شهر عشق
در من کسی بگریه
می خواد که تو بمونی
تو خلوت شبها
آواز فاصله رو
میشه که تو نخونی
تو قلب این تنها
من زخمی و تن خسته
تو مرحم تن من باش
تا مرز عاشقانه
تو تکیه گاه رفتن باش
تو سینه کهنه پدر
پاره و پوسیده و سرد
دستای گرم تو برام
ظهور خورشید
تا آخرین نفس بمون
تو این سفر ای مرد