من ریسک کردم که نادرست باشم
چرا بیشتر دقت نکردم
تو بارها و بارها از خودت پرسیدی
در لحظه ای که کاملا بی تردید بودی
در هنگام حوادث طبیعی یا در ماه کامل
انگار این (بدی) از خوبی تو سنگین تر است
اگر تو زندگی رو اونجوری که هست قبول نکنی
اون هیچوقت با تو با دقت رفتار نخواهد کرد
حتی اگر افتادی هم نترس
در زندگی بایست
من برگشت تا خود درونی ام را پیدا کنم
من دیدم که چه چیزهایی نادرست و چه چیزهایی درست هستند
اخرین توانایی من را هم بنویس
!من مثل یه شیر برگشتم