من دیروز تو را ملاقات کردم
اوه، من تو را دیروز ملاقات کردم
وقتی مشغول خرید بودم
خرید در بلومینگدِیل
بعد تو اومدی سراغ من
امیدوار بودی که من، که من به تو یک شانس بدم
تو در گوشم زمزمه کردی
ور-ور-ور
و بعد از من پرسیدی
-اهل کجایی؟ من گفتم
- اهل ارمنستان هستم من
تو گفتی: عجب چه باحال
هِی دختر، اونجا جایی نیست که
کارداشیان ها اهلش هستند؟
من گفتم: آره، ولی دست نگه دار
فقط آروم باش و حرکتی نکن
تو نمیتونی با من دربیوفتی
فقط برای مسخره بازی با من در بیوفتی
تو هنوز نمیدونی
بلند همتی های دختران ارمنی را
چون من یک سوپراستار نیستم
نه یک ملکه ام و نه یک پرنسس
نه دختر یک مرد پولدار
من فقط به این پسر ها اعتماد ندارم
تو نمیتونی با من در بیوفتی، نمیتونی با من در بیوفتی عزیزم
چون من یک دختر ارمنی ام
چون مــــن، من یک سوپر استار نیستم
و من یک ملکه یا پرنسس نیستم مــــن
فقط نمیتونم به این پسر ها اعتماد کنم
من هرگز به این پسرها اعتماد نمی کنم
امروز روزی دیگر است
ولی تو هنوز داری منو تعقیب می کنی
تو درباره عـ عـ عشق حرف میزنی
چطور منو دو دو دو دو دوست داری
ولی هیچ نیازی به عجله نیست
نه نه نه عجله نکن
تو باید به من ثابت کنی
من گفتم: آره ولی صبر کن
آروم باش و حرکتی نکن
تو نمیتونی با من دربیوفتی
برای خنده با من در بیوفتی
تو هنوز این نمیدونی
بلند همتی های دختران ارمنی را
چون من یک سوپراستار نیستم
نه یک ملکه ام و نه یک پرنسس
نه دختر یک مرد پولدار
من فقط به این پسر ها اعتماد ندارم
تو نمیتونی با من در بیوفتی، نمیتونی با من در بیوفتی عزیزم
چون من یک دختر ارمنی ام
چون مــــن، من یک سوپر استار نیستم
و من یک ملکه یا پرنسس نیستم مــــن
فقط نمیتونم به این پسر ها اعتماد کنم
من هرگز به این پسرها اعتماد نمی کنم